یک توصیه عمیق معنوی، البته به طور ضمنی، در اظهارات رهبر انقلاب با دانشجویان نهفته بود: «خودسازی همهجانبه در دوران دانشجویی». مصادره به مطلوب یا تفسیر به رأی نیست اگر از این عبارات حضرت آقا معنی «خودسازی در دوران جوانی» استخراج کنیم: «نمایندگان این مجلس، خیلیهایشان همین جوانهای دیروز در جایگاه شما هستند؛ یعنی خیلیشان جوانهایی هستند که چند سال قبل از این مثل شما میآمدند میایستادند، انتقاد میکردند، حرف میزدند، اشکال میکردند؛ انقلابیاند، این جور نیست که انقلابی نباشند.»اما چگونه؟
بسیاری از نمایندگان امروز مجلس شورای اسلامی که به تعبیر رهبر انقلاب «جوانهای دیروز» هستند، اگر در دوران دفاع مقدس حضور نداشتهاند، اقلاً و قطعاً با حال و هوای آن قرین بودهاند. خلوص روز و شبهای جبهه و رزمندگان دفاع مقدس را به چشم دیدهاند. در فضای شهید و شهادت بزرگ شدهاند یا حتی خودشان با دعای کمیل و توسل به دل خط زدهاند. جوانان دیروز و نمایندگان امروز، اگر هم شخصاً لانه جاسوسی را تسخیر نکردهاند، اما پیرو خط امام (ره) بوده و از آن «انقلاب دوم» حمایت کردهاند. آنها تقریباً همه مؤلفههای انقلابی بودن و انقلابیگری اصیل را یا به چشم دیدهاند، یا متولی آن بودهاند؛ جوانهای دیروز اسیر تجملات و رنگ و لعابهای قرن بیستویکمی نشده بودند، ولی حالا شدهاند نمایندگان مجلسی که از دید دانشجویان امروزی انقلابی نیستند. پس انقلابی بودن دانشجویی کجا و انقلابی ماندن در مسئولیتهای وسوسهانگیز کجا!
مبرهن است که اگرچه جوانان امروزی فضاهای انقلابی و خالص اوایل انقلاب را به چشم ندیدهاند، اما از جهاتی جهادیتر و انقلابیترند. همین که دانشجویان جوان، دفاع مقدس را درکنکرده و دوران انقلاب و امام (ره) را ندیده، همهجوره پای کار انقلابند، همینکه با بینشی عمیق و اعتقادی راسخ، صدها کیلومتر ورای مرزهای ایران مدافع حرماند، همینکه در ۲۲ بهمن و روز قدس پرچم به دست و تکبیرگویان آرمانهای انقلاب اسلامی را سر دست میگیرند و فریاد میزنند، همینکه در قالب گروههای جهادی، بیهیچ مزد و منتی محرومیتها را از چهره انقلاب میزدایند و همه این حقایق ثابت میکند روح انقلاب ۱۳۵۷ بین نسلهای ایرانی سینهبهسینه منتقل شده، تکامل یافته و در عمل هم منصههای بیشتر برای بروز و ظهور یافته است.
با درنظر داشتن همه اینها، اما یک هشدار، جدی و قابل اعتنا است: تاریخ انقلاب، فراتر از این، تاریخ اسلام مملو است از انقلابیونی که اسیر میز و فرزند و مال و شهوت شدهاند. حساب راهکجکردههایی که روزی سوپرانقلابی بودند، اما عملاً و علناً به دامان دشمن شماره یک انقلاب خزیدند، به کنار؛ برخی دانشجویان در دیدار با رهبر انقلاب از ایشان خواستند عنوان انقلابی را از همین نمایندگان و همین مجلسِ سر کار پس بگیرند. حواله رهبر انقلاب به گذشته نمایندگان امروز، این هشدار ضمنی را هم میدهد که «انقلابی بودن مهم نیست، انقلابی ماندن مهم است.»ماندن بر مدار انقلاب و پیگیری مستمر آرمانهای انقلاب، در جوانی و غیرجوانی، گذشته از اینکه توفیقی الهی است، نیازمند خودسازی مستمر و تضرعی خالصانه است. آیات متعددی از قرآن بر اهمیت عاقبتبهخیری ایمانآورندگان بعد از هدایت اشاره داشته است؛ «الرّاسخون فی العلم آمنّا به... ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انّک انت الوهّاب» یکی از این آیات است. هشدارهای زیادی هم از جانب معصومین (سلامالله علیهم) در همین باره صادر شده است. حضرت علی (ع) در انتهای نامه به مالک اشتر میفرمایند: و ان یختم لی و لک بالسعاده و الشّهاده.
دانشجو بودن و نقد کردن و انقلابی بودن، نیازمند یک درجه از خودسازی است؛ مسئول و مدیر شدن و ناقد رویههای مخرب مدیریتی موجود بودن و انقلابی مدیریت کردن، دهها برابر محتاج خودسازی پیشینی و پسینی است. آنچه ذهن دانشجویان را از اینکه ممکن است برخی نمایندگان انقلابی نباشند یا کمتر انقلابی باشند آزرده است، با احتمالی قریب به یقین، مطلوب جوانان دیروز که حالا نماینده شدهاند، نبوده است. به تعبیری دیگر، کمشدن دوز انقلابیگری، ارادی و از قبل برنامهریزی شده نیست، عارضی و در اثر تحمیلهای محیطی است. مقاومت مقابل این عارضهها و تحمیلهای ناخواسته، روح بلند و خودساختهای میخواهد که ساختنش مختص همین دوران دانشجویی است. توصیه رهبر حکیم انقلاب به دانشجویان مبنی بر «مماس شدن با مسائل اصلی کشور» را هم میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد. درگیر مسائل اصلی کشور شدن و انقلابی ماندن، اهمیتی به مراتب بیشتر از دانشجو بودن و انقلابی نطق کردن دارد. نمونههای بسیار زیادی از انقلابیون سابقی در دسترس است که وقتی وزیر و مدیر و نماینده شدهاند، جادوی میز و مال و فرزند و همسر، همهگذشتههای انقلابیگریشان را به باد داده است. احتراز از چنین دچارهایی نیازمند خودسازی همهجانبه در دوران جوانی و دانشجویی است.
منبع: روزنامه جوان
نظر شما